-
بارون قلبم
دوشنبه 3 مهر 1396 12:54
روزهایی که بارون میاد هر چند تا دونه بارون که جمع کردی همون اندازه دوسم داری، هر چند تا که نتونستی جمع کنی من همون قدر دوست دارم ......
-
تو بمان
دوشنبه 3 مهر 1396 12:54
صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو ، یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو ، خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد ، تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو ، لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی ، تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو ، صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو ، یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو ، تو اگر کوچ کنی بغض خدا می...
-
سلامتی
دوشنبه 3 مهر 1396 12:53
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻓﯿﻘﺶ ﺷﺪ ... ﺍﺳﻢ ﻋﺸﻘﺸﻮ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﻧﻮﺷﺖ: "ﺯﻥ ﺩﺍﺩﺍﺵ " ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﺮﻗﺼﻪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﺷﻮ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﻋﺮﻭﺱ ... ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﺎﺵ ... ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻳﺴﺖ ﺑﺎﺯﺭﺳﻲ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺭﻭ ﺩﻳﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺵ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﮕﻔﺖ ﻓﻘﻂ ﮔﻔﺖ ﻳﻪ ﭘﻴﮏ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻋﺸﻘﻢ ﺑﺰﻧﻴﺪ،،،،ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ...
-
قلبمممممم.....
دوشنبه 3 مهر 1396 12:52
اگر یه روزی توپت افتاد خونه ی همسایه و اون پارش کرد دلگیر نشو، چون یه دوستی داری که حاضره قلبش رو زیر پات بندازه تا با اون بازی کنی!......
-
من و تو
دوشنبه 3 مهر 1396 12:52
وجودم تنها یک حرف است وزیستنم تنها گفتن همان یک حرف " تو " و تنها تو... .............................. فاصله ای هست از ما تا ما ازاو تا من ،ازمن تا تو... آری، فاصله ای که وسعتش را دلتنگی می نامند...!
-
بادکنک
دوشنبه 3 مهر 1396 12:52
بادکنکه دلتنگیام پر شده از هوای تو ، اگه نیای میترکه خونش میوفته پای تو
-
همین!
دوشنبه 3 مهر 1396 12:51
تنها، خواستن... قدم گذاشتن... رفتن... دویدن... وبه مقصد رسیدن... به همین سادگی!
-
چشمان تو
دوشنبه 3 مهر 1396 12:51
در میان من و تو فاصله هاست گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری تو توانایی بخشش داری دستهای تو توانایی آن را دارد که مرا زندگانی بخشد چشمهای تو به من می بخشد شور عشق و مستی
-
ندانستن ها
دوشنبه 3 مهر 1396 12:49
مرد ، دوباره آمد همانجای قدیمی روی پله های بانک ، توی فرو رفتگی دیوار یک جایی شبیه دل خودش ، کارتن را انداخت روی زمین ، دراز کشید ، کفشهایش را گذاشت زیر سرش ، کیسه را کشید روی تنش ، دستهایش را مچاله کرد لای پاهایش ، خیابان ساکت بود ، فکرش را برد آن دورها ، کبریت های خاطرش را یکی یکی آتش زد در پس کورسوی نور شعله های...
-
راز آتش
دوشنبه 3 مهر 1396 12:49
و چشمانت راز آتش است. وعشقت پیروزی آدمی ست/هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد. و آغوشت /اندک جایی برای زیستن/اندک جایی برای مردن... کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود/و انسان با نخستین درد. ... من با نخستین نگاه تو آغاز شدم... دستانت آشتی ست/و دوستانی که یاری می دهند/تا دشمنی/از یاد برده شود... تا در آیینه پدیدار آیی/عمری...
-
واژه های باران.........
دوشنبه 3 مهر 1396 12:48
می دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم.........
-
جیرجیرک ها
دوشنبه 3 مهر 1396 12:48
صدای جیر جیرک ها به گوش می رسد سکوت را نوازش می دهند و جای خالی آدم های شب نشین را با نگاهی معصومانه پر می کنند