و چشمانت راز آتش است.
وعشقت پیروزی آدمی ست/هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد.
و آغوشت /اندک جایی برای زیستن/اندک جایی برای مردن...
کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود/و انسان با نخستین درد.
... من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...
دستانت آشتی ست/و دوستانی که یاری می دهند/تا دشمنی/از یاد برده شود...
تا در آیینه پدیدار آیی/عمری دراز در آن نگریستم/من برکه ها و دریاها را گریستم
ای پری وار در قالب آدمی! ...
حضورت بهشتی ست/که گریز از جهنم را توجیه می کند ،
دریایی که مرا در خود غرق می کند/تا از همه ی گناهان و دروغ/شسته شوم...
"شاملوی بزرگ"